خیلیا فکر می کنن اونی که دیده نمی شه، وجود نداره.
بعضیا هم یادشون رفته که فراموش کردن، همیشه امن نیست.
این کتاب، نه افسانه ست، نه موعظه.
یه اعترافه.
از زبان چیزی که دیگه اسم نداره، نیازی هم بهش نداره.
«فرشته پنجم» نه سقوط کرده، نه منتظره.
فقط... تماشا می کنه.
و اگه جرات نگاه کردن به تاریکیِ بی اسم رو داری...
یه بار، فقط یه بار، سکوت بعد از خوندن این صفحات رو بشنو.
شاید دیگه هیچ چیز مثل قبل نباشه.
TEXT , PHOTO