فرمت فایل : word (لینک دانلود پایین صفحه) تعداد صفحات 26 صفحه
چکیده
یکی از موضوعاتی که عوامل اجرایی مدارس با آن روبرو هستند ،تامین منابع مالی و برطرف نمودن نیازهای اولیه آموزشگاه است. در بسیاری از موارد سرانه اختصاص داده شده به مدارس جوابگوی هزینه ها نیست. از طرفی مدیر به عنوان رهبر آموزشی در مدرسه مسئول پاسخگویی به نیازها و انتظارات دانش آموزان و اولیا آنان و تسهیل کننده امر تعلیم و تربیت است و معاون اجرایی همواره باید در کنار مدیر ایفای نقش نماید. و از سوی دیگر پاسخگویی به این نیازها متضمن تامین منابع مالی است و یکی از این راه حلها تامین منابع با استفاده از مشارکت اولیاست .یکی ازتجاربی که اینجانب در طی چند سال گذشته در سمت معاونت اجرایی کسب نمودم،در همین راستاست.در سال تحصیلی 1394-95 به عنوان مدیر آموزشگاه.................. انتخاب شدم. در ابتدای کار به بررسی وضعیت موجود مدرسه از نظر آموزشی ، پرورشی و تجهیزاتی ، وضعیت خانواده هاو... پرداختم. در جریان بررسی موضوعات فوق به مسایل و مشکلات عدیده ای برخورد نمودم که یکی از آنها به دلیل اهمیت ، توجه بنده را جلب کرد و تصمیم گرفتم تا در خصوص حل این مشکل دست به اقداماتی بزنم. مشکل مورد نظر عدم انگیزه مشارکت وهمکاری اولیا با مدرسه بود. مدرسه در نگاه اول نیازهای متعددی داشت که بطور مستقیم و غیر مستقیم می توانست بر فرایند تعلیم وتربیت دانش آموزان تاثیر بگذارد و لازم بود بطور حتم مورد توجه قرار گیرد. لذا در همین راستا با تکیه بر تجارب مدیریتی خود در سالهای قبل ، مشورت با همکاران و اعضا انجمن اولیا و مربیان و آموزه های مدیریت تصمیم گرفتم باتهیه فهرستی از نیازهای مدرسه،توجیه اولیاو اطلاع رسانی کامل به آنها،توجه به نظرات و راه حلهای پیشنهادی
اولیا ،برگزاری جلسات منظم با انجمن اولیا و مربیان واستفاده از حرفه و تخصص اولیاو... به حل مشکل مزبور بپردازم.
با اجرای کامل راه حلهای ذکر شده توانستم در یک بازه زمانی ضمن جلب اعتماد اولیا ، میزان مشارکت فکری و مالی اولیا را به نحو چشمگیری افزایش دهم بطوریکه در حال حاضر بخش زیادی از مشکلاتی که آموزشگاه در سال قبل با آن دسته و پنجه نرم می کرد مرتفع گردیده است
.مقدمه
نیاز به پیوند و تعلق و خصلت اجتماعی بودن مستلزم مشارکت در زندگی و کارهاست. انسان یک موجود اجتماعی است، در خانواده به دنیا می آید، رشد میکند و با انسانها زندگی میکند، در اجتماع کار میکند در نهایت پس از طی مراحل رشد و کمال در زندگی اجتماعی آثاری از خود در جامعه باقی میگذارد. نظام اجتماعی جامعه بشری برای استمرار و توسعه نیازمند تعاون و همکاری و همدلی است. هر چه پیوند اعضای جامعه صمیمی تر و خیرخواهانه تر باشد، حرکت به سوی تعالی آسانتر و سریعتر خواهد بود.
مشارکت اولیاء در فعالیتهای آموزشی و پرورشی ما به رابطه موثر آنها با مدارس بستگی دارد. مشارکت بخشی از فرایند تعلیم و تربیت را شکل میدهد، بر نظام یاددهی- یادگیری تأثیرات قابل ملاحظه ای دارد و روند آموختن را متأثر میسازد. ارتباط با مدرسه، چنان چه با ظرافت و دقت همراه باشد، به دانش آموزان کمک میکند اعتماد به نفس بیشتری پیدا کنند و در فعالیتهای یادگیری موفق تر عمل نمایند. به معلم یاری میدهد تا با ویژگیهای رفتاری دانش آموزان آشناتر شود و ارتباطی مؤثر با آنها بر قرار کند. به اولیاء کمک میکند تا از عملکرد فرزندشان در مدرسه و در زمینه های آموزشی و پرورشی بیشتر آگاه شوند و به نظام
کلی مدرسه کمک میکند تا با کاهش مسائل مربوط به یادگیری و مشکلات انضباطی دانش آموزان، محیطی سالم تر و مناسبتر برای فرایند آموزش و پرورش به وجود آورد.
بیان مسئله
در عصر حاضر سازمان های مختلف فرهنگی، نهادهای متعدد آموزشی و رسانه های بی شمار مجازی متولی تعلیم و تربیت کودکان و نوجوانان محسوب می شوند. در این زمینه یکی از مهم ترین و شناخته ترین نهادهای تربیتی و آموزشی که با طراحی و تدوین برنامه های جامع به شکل مستقیم در فرآیند تعلیم و تربیت دانش آموزان فعالیت می کند، نهاد آموزش و پرورش است. با توجه به حجم انبوه وظایف، گستره کار و محدودیت منابع، اجرای مطلوب برنامه ها و تحقق اهداف عالی این نهاد در امر تربیت فرزندان بدون مشارکت جدی والدین و دیگر سازمان ها در اداره امور مدارس، ممکن و مقدور نیست. بدون شک مشارکت خانواده ها در اداره امور مدرسه موجب پشتیبانی گسترده فکری، حمایت های چشمگیر معنوی و جذب امکانات عظیم علمی، فرهنگی، فنی، آموزشی، تربیتی و مالی موسسه ها، سازمان ها و عوامل بیرونی نظام آموزشی به سوی مدارس می شود. با توجه به افزایش آگاهی ها و ارتقای سطح علمی والدین، خانواده ها نسبت به گذشته های نه چندان دور نقش بیشتری در آموزش فرزندان خود به عهده گرفته اند. این امر از یک سو به احساس مسئولیت و نگرانی آن ها نسبت به آینده عزیزانشان مربوط می شود و از سوی دیگر ناشی از سهمی است که نظام آموزشی کشور و مدارس برعهده آنان گذاشته است. این تفویض مسئولیت ها
در حالی انجام شده است که ما هنگام حضور در جمع اولیا یا صحبت با خانواده ها اغلب با پدران عزیز و مادران محترمی مواجه هستیم که در برابر این مسئولیت خطیر از اطلاعات و دانش کافی برخوردار نیستند و یا بیشتر مشتاق هستند بدانند که در این موارد چه باید بکنند.شاید به همین دلیل است که در بیشتر کشورها همگام با تغییر و تحولات، صاحب نظران و دست اندرکاران تعلیم و تربیت نیز تلاش می کنند که با پیشنهاد، تدوین، تصویب و اجرای برنامه های مختلف، اعضای خانواده ها را برای زندگی بهتر و نیل به موفقیت بیشتر آماده کنند.امروزه به موازات رشد چشمگیر امکانات
چکیده
یکی از موضوعاتی که عوامل اجرایی مدارس با آن روبرو هستند ،تامین منابع مالی و برطرف نمودن نیازهای اولیه آموزشگاه است. در بسیاری از موارد سرانه اختصاص داده شده به مدارس جوابگوی هزینه ها نیست. از طرفی مدیر به عنوان رهبر آموزشی در مدرسه مسئول پاسخگویی به نیازها و انتظارات دانش آموزان و اولیا آنان و تسهیل کننده امر تعلیم و تربیت است و معاون اجرایی همواره باید در کنار مدیر ایفای نقش نماید. و از سوی دیگر پاسخگویی به این نیازها متضمن تامین منابع مالی است و یکی از این راه حلها تامین منابع با استفاده از مشارکت اولیاست .یکی ازتجاربی که اینجانب در طی چند سال گذشته در سمت معاونت اجرایی کسب نمودم،در همین راستاست.در سال تحصیلی 1394-95 به عنوان مدیر آموزشگاه.................. انتخاب شدم. در ابتدای کار به بررسی وضعیت موجود مدرسه از نظر آموزشی ، پرورشی و تجهیزاتی ، وضعیت خانواده هاو... پرداختم. در جریان بررسی موضوعات فوق به مسایل و مشکلات عدیده ای برخورد نمودم که یکی از آنها به دلیل اهمیت ، توجه بنده را جلب کرد و تصمیم گرفتم تا در خصوص حل این مشکل دست به اقداماتی بزنم. مشکل مورد نظر عدم انگیزه مشارکت وهمکاری اولیا با مدرسه بود. مدرسه در نگاه اول نیازهای متعددی داشت که بطور مستقیم و غیر مستقیم می توانست بر فرایند تعلیم وتربیت دانش آموزان تاثیر بگذارد و لازم بود بطور حتم مورد توجه قرار گیرد. لذا در همین راستا با تکیه بر تجارب مدیریتی خود در سالهای قبل ، مشورت با همکاران و اعضا انجمن اولیا و مربیان و آموزه های مدیریت تصمیم گرفتم باتهیه فهرستی از نیازهای مدرسه،توجیه اولیاو اطلاع رسانی کامل به آنها،توجه به نظرات و راه حلهای پیشنهادی
اولیا ،برگزاری جلسات منظم با انجمن اولیا و مربیان واستفاده از حرفه و تخصص اولیاو... به حل مشکل مزبور بپردازم.
با اجرای کامل راه حلهای ذکر شده توانستم در یک بازه زمانی ضمن جلب اعتماد اولیا ، میزان مشارکت فکری و مالی اولیا را به نحو چشمگیری افزایش دهم بطوریکه در حال حاضر بخش زیادی از مشکلاتی که آموزشگاه در سال قبل با آن دسته و پنجه نرم می کرد مرتفع گردیده است
.مقدمه
نیاز به پیوند و تعلق و خصلت اجتماعی بودن مستلزم مشارکت در زندگی و کارهاست. انسان یک موجود اجتماعی است، در خانواده به دنیا می آید، رشد میکند و با انسانها زندگی میکند، در اجتماع کار میکند در نهایت پس از طی مراحل رشد و کمال در زندگی اجتماعی آثاری از خود در جامعه باقی میگذارد. نظام اجتماعی جامعه بشری برای استمرار و توسعه نیازمند تعاون و همکاری و همدلی است. هر چه پیوند اعضای جامعه صمیمی تر و خیرخواهانه تر باشد، حرکت به سوی تعالی آسانتر و سریعتر خواهد بود.
مشارکت اولیاء در فعالیتهای آموزشی و پرورشی ما به رابطه موثر آنها با مدارس بستگی دارد. مشارکت بخشی از فرایند تعلیم و تربیت را شکل میدهد، بر نظام یاددهی- یادگیری تأثیرات قابل ملاحظه ای دارد و روند آموختن را متأثر میسازد. ارتباط با مدرسه، چنان چه با ظرافت و دقت همراه باشد، به دانش آموزان کمک میکند اعتماد به نفس بیشتری پیدا کنند و در فعالیتهای یادگیری موفق تر عمل نمایند. به معلم یاری میدهد تا با ویژگیهای رفتاری دانش آموزان آشناتر شود و ارتباطی مؤثر با آنها بر قرار کند. به اولیاء کمک میکند تا از عملکرد فرزندشان در مدرسه و در زمینه های آموزشی و پرورشی بیشتر آگاه شوند و به نظام
کلی مدرسه کمک میکند تا با کاهش مسائل مربوط به یادگیری و مشکلات انضباطی دانش آموزان، محیطی سالم تر و مناسبتر برای فرایند آموزش و پرورش به وجود آورد.
بیان مسئله
در عصر حاضر سازمان های مختلف فرهنگی، نهادهای متعدد آموزشی و رسانه های بی شمار مجازی متولی تعلیم و تربیت کودکان و نوجوانان محسوب می شوند. در این زمینه یکی از مهم ترین و شناخته ترین نهادهای تربیتی و آموزشی که با طراحی و تدوین برنامه های جامع به شکل مستقیم در فرآیند تعلیم و تربیت دانش آموزان فعالیت می کند، نهاد آموزش و پرورش است. با توجه به حجم انبوه وظایف، گستره کار و محدودیت منابع، اجرای مطلوب برنامه ها و تحقق اهداف عالی این نهاد در امر تربیت فرزندان بدون مشارکت جدی والدین و دیگر سازمان ها در اداره امور مدارس، ممکن و مقدور نیست. بدون شک مشارکت خانواده ها در اداره امور مدرسه موجب پشتیبانی گسترده فکری، حمایت های چشمگیر معنوی و جذب امکانات عظیم علمی، فرهنگی، فنی، آموزشی، تربیتی و مالی موسسه ها، سازمان ها و عوامل بیرونی نظام آموزشی به سوی مدارس می شود. با توجه به افزایش آگاهی ها و ارتقای سطح علمی والدین، خانواده ها نسبت به گذشته های نه چندان دور نقش بیشتری در آموزش فرزندان خود به عهده گرفته اند. این امر از یک سو به احساس مسئولیت و نگرانی آن ها نسبت به آینده عزیزانشان مربوط می شود و از سوی دیگر ناشی از سهمی است که نظام آموزشی کشور و مدارس برعهده آنان گذاشته است. این تفویض مسئولیت ها
در حالی انجام شده است که ما هنگام حضور در جمع اولیا یا صحبت با خانواده ها اغلب با پدران عزیز و مادران محترمی مواجه هستیم که در برابر این مسئولیت خطیر از اطلاعات و دانش کافی برخوردار نیستند و یا بیشتر مشتاق هستند بدانند که در این موارد چه باید بکنند.شاید به همین دلیل است که در بیشتر کشورها همگام با تغییر و تحولات، صاحب نظران و دست اندرکاران تعلیم و تربیت نیز تلاش می کنند که با پیشنهاد، تدوین، تصویب و اجرای برنامه های مختلف، اعضای خانواده ها را برای زندگی بهتر و نیل به موفقیت بیشتر آماده کنند.امروزه به موازات رشد چشمگیر امکانات